دختر اتاق کناری عاشق است. شبها زود شب بخیر میگوید و میرود که بخوابد ولی یک دفعه صدای زنگ اسکایپ میآید و بعد یکی دو ساعت صدای زمزمهی آرامش. شبهای تعطیل عید اوست، چون میتواند بیآنکه نگران فردایش باشد تا ساعتها حرف بزند و بعد همانطور که خودش میگوید هرچقدر دلش میخواهد بخوابد. چه چیزهایی را فراموش کرده بودم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر