خوبی وبلاگ [در این مورد خاص] این است که بازدید آنچنانی ندارد و این از عذاب وجدان من برای شکستنِ دوبارهی عهدم کم میکند. بدنم اما یک سیستم تدافعی دارد که دقیقا نمیدانم از که دفاع میکند، ولی اینطور است که شبها قبل از خواب، تمام کارهای نکرده و عقبافتاده و عهدهای شکسته را یکباره به یادم میآورد. اینطور میشود که در حالتِ نیمههشیار فیزیکی، ذهنم کاملا هوشیار میشود. عذاب وجدان اوج میگیرد اما بدنم نمیتواند از جایش تکان بخورد که به یکی از آن کارها برسد و نتیجه یک روح پریشان بیخواب میشود. نمونهاش همین وبلاگ که برای همین چند پست باقی مانده از آن چالشی، که غلط کردم برای خودم تعیین کردم، بیخواب و همزمان بیکلمه شدهام!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر