۱۳۹۸ مرداد ۲۹, سه‌شنبه

چایی بعد از آب‌یخ





نمی‌خواهم روضه‌ی تکراری بخوانم که امان از تکنولوژی و ثبت تصاویر در خاطره‌ی دنیای مجازی و بدتر از آن، یادآوری آن خاطرات. نمی‌خواهم آه و ناله سر دهم که چند سال گذشت و انگار هزار سال گذشته و در عین حال انگار همین دیروز بود. نمی‌خواهم الکی ادای کلید اسرار دربیاورم و بگویم جالب است که با آن‌که آن روز یک قرار دونفره بود، عکسی که من گذاشته‌ام از صندلی تک‌نفره‌ی پشت پنجره‌ی کافه‌ست. حتی نمی‌خواهم بگویم آخرش تنهایی‌ست. دلم می‌خواهد بگویم آدم گاهی دلش تنگ می‌شود ولی حقیقت آن است که دلم تنگ نیست. فقط مرور می‌کنم صندلی‌های تک نفره و میز‌های دونفره و سرپاینی ولیعصر را

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر