۱۳۹۵ بهمن ۲۴, یکشنبه
شبهای زمستان طولانیست. خیال تمام شدن هم ندارند.
مُسکن
آوردهام برای زخمهای شبیه به هم. باشد که روزی مرهم و درمان هم از راه برسد. امیدم به بهار است، و روشنایی روزهاش.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر