۱۳۹۵ شهریور ۶, شنبه

جیرجیرک‌ها

هنوز هم پسرخاله‌هایی باشند که ۹ شب همراه تو یک پرس چلوکباب بخورند. ساعت دوازده ابراز گشنگی کنی و برایت ساندویچ کالباس بخرند. به ساعت ۲.۳۰ نصف شب برسی و یخچال را خالی کنی و همچنان گشنه باشی، بروند به دنبال ساندویچ فلافل، اگر نبود سوسیس بندری (در یک شهری که بندر نیست) و سرانجام ساعت ۴ صبح با ۱۰ ساندویچ مخلوط و نوشابه یک لیتری سر برسند. با دخترکان و پسرکان هم‌خون بنشینی در ایوان خانه‌ی مادربزرگ به خوردن ساندویچ‌ها و دل ببندی به دلخوشی‌های بزرگ در شب‌های سینوسی شهریوری. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر