۱۳۹۳ بهمن ۳۰, پنجشنبه

عینک آفتابی


پر بودم. دلم گریه می خواست. گریه های دم غروب، توی ترافیک همت غرب. و یک آن، هزار هزار کیلومتر ترافیک و هزار هزار ساعت غروب بر سرم آوار شد. مگر همین آروزهای دل به سرانجام برسند. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر