شبها میخوابم، به خیال اینکه صبح شود و خیالش برود. صبحها چشم باز میکنم و میبینم از من زودتر بیدار شده و منتظر نشسته.
در طول روز با سرعت نور بلند و متوالی میگویم «فکرشو نکن فکرشو نکن فکرشو نکن» و همینطور که تکرار میکنم، پسِ ذهنم بهش فکر میکنم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر