
(بهار ۹۴)
مخلوقاتی در این عالم هستند که هیچ چیز در دلشان نیست و هر آنچه که در دلشان نیست را ریختهاند توی دهانشان. به گمانم که هیچ چیز در ذهنشان هم نیست چون هر آنچه را ریختهاند توی دهانشان به راحتی به زبان میآورند. بدتر از آن وقتی میشود که خنده و قهقهه هم چاشنی حرفهایشان میکنند. ما هم که محکومیم بخندیم و مدام با خودمان تکرار کنیم فلانی دلش پاکه، چیزی توی دلش نیست. به قول جناب "دل پاک سندروم زمانه ماست"
اما ای مردمان دل سپید! وقتی هر آنچه باید و نباید را به زبان میآورید، ادعای واهی نداشته باشید به روشنی درونتان. زبان سرخ و دل سپید همزمان نداریم، یک جای کار بدجور میلنگد و ما از یک جایی به بعد تصمیم میگیریم عطای دل سپید شما را به لقای نیش حرفهایتان ببخشیم. شما هم ببخشید که صبر ایوب نداریم.
اما ای مردمان دل سپید! وقتی هر آنچه باید و نباید را به زبان میآورید، ادعای واهی نداشته باشید به روشنی درونتان. زبان سرخ و دل سپید همزمان نداریم، یک جای کار بدجور میلنگد و ما از یک جایی به بعد تصمیم میگیریم عطای دل سپید شما را به لقای نیش حرفهایتان ببخشیم. شما هم ببخشید که صبر ایوب نداریم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر