توی این روزهایی که مدام ذکر لبم شده "خدایا به وقت من برکت بده" و هزار کار و پروژه دارد از سر و کولم بالا میرود، به عبارتی آنقدر سمن دارم که یاسمن توش گمه، معدهام به عنوان اولین عضو خانه به استقبال عید رفته؛ یک هفته ست در وجودم چهارشبهسوری برپا کرده. قرصهای صورتی، قرصهای سبز، قرصهای سفید، همهشان نقش پلیسهای امیرآباد را دارند که به محض نزدیک شدن به عوامل آتشبازی شیشهی ماشینشان شکسته میشود و پا به فرار میگذارند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر