۱۳۹۵ آذر ۱۴, یکشنبه

نگفتمت مرو نگفتمت مرو نگفتمت مرو*

ای الف کوجک. خدا بگویم چه کارت کند. این چه پیشنهادی بود دادی؟ نصف شبی وسط این بلاد غربت که مثلن آمده‌ایم تفریح و فلان، فیلم ببینیم. چه فیلمی؟ «چیزهایی هست که نمی‌دانی». خودت هم که سر سکانس اول خوابت برده. من مانده‌ام و علی و یک ملیون و سیصد و شصت و پنج هزار فکر و خیال که توی سرم اسکی بازی می‌کنند. امشب را به احتمال زیاد نخواهم خوابید. فردا خودت برو صبحانه بخور و شهر را بگرد. پرده‌ها را هم موقع رفتن بکش.
تصدقت
زهرا

*مولانا، به کرات

۳ نظر:

  1. اونجاش که میگه رفت...دیگه رفت یاد من باش

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. فیلم دو دیقه مجال نمیده بهت. به خودت میای هی داری آه میکشی

      حذف
  2. این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

    پاسخحذف