۱۳۹۴ دی ۲۲, سه‌شنبه

ندیدنش

این که می‌گوییم قلب آدم نزدیک باشد و فاصله بی‌معنیست، حرف مفت است. فاصله خیلی هم معنا دارد. هر سانتی‌تر و هر متر و هر کلیومترش معنی دارد و هر چه دورتر شوی، سیاه‌چاله‌ی دلتنگی‌ت عمیق‌تر می‌شود. 
فاصله یعنی بغل کردن دیوار. نه حتی ستون و صندلی و بالش و عروسک، که می‌شود دست‌ها را دورشان پیچید و محکم فشار داد. بغل کردن دیوار یعنی اوج ناتوانی‌. اوج استیصال. یعنی پناه بردن به هیچ. به بن‌بستی که تنها راه رهایی توست. 
هر سانتی‌متر و هر متر و هر کیلومتر فاصله معنی دارد، و تو تصور کن حالا که هزار هزار هزار سال نوری از من دورتر نشسته‌ای، آنقدر دور که با هیچ دوربین فضایی‌ای هم نمی‌توانم ببینمت، حال و روز من چگونه است. به بغل کردن دیوار هم راضی‌ام اما در اعماق این سیاه‌چاله دیواری هم نیست.
چقدر بی‌تو‌ام. 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر